و بچه فکر می کند که در بهشت است.
چه شروع خوبی برای فضای خانواده، خواهران بسیار زیبا هستند و فقط یک روحیه کریسمس جذاب در هوا وجود دارد. معلوم شد پدربزرگ خیلی منظم است، اینجا دخترها قبلاً لباسشان را درآورده اند و او دارد چیزها را روی میز مرتب می کند. شاید بابابزرگ پیر شده باشد، اما هنوز مقدار زیادی پودر در پودرهایش وجود دارد. هر مردی نمی تواند با دو نفر کنار بیاید، اما این مرد به راحتی و بدون شک. راضی تمام چنین در پایان باقی ماندند، به نظر می رسد خوب پیش رفت.
سلام کی میخوای لعنت کنی؟
بی ریخت.
وای، آن سبزه شیرین مکیده بود. آنها هنوز هم موفق شدند چنین دیک بزرگی را در چنین الاغی سفت فرو کنند، هرچند با آمادگی.
خواهر از برادرش خجالتی نیست - او مدتهاست بدن او را می شناسد و استفاده می کند. او اغلب او را نجات می داد در حالی که دوست دختر ثابتی نداشت. حالا او یک دوست دختر دارد، اما از خوشحال کردن خواهر کوچکش لذت می برد. و او همیشه فقط در دهان او می آید - او طعم اسپرم را دوست دارد.
چه بلوند جذابی، این همه نر به یکباره جمع شدند. هرچه می توانستند او را هل دادند و در جایی که نمی توانستند اسپرم به او پاشیدند. اما او حتی آن را دوست داشت، تمام لبش لبخند می زد و بیشتر می خواست.
احمق خوبی است، اما باید او را به لعنت می کشید، او یک احمق خوب دارد.
ویدیو های مرتبط
میتونم برم پیششون؟